موزه هرژه؛ به نام نویسنده تن تن برای همه بچه ها قرن بیستم
به گزارش مجله سفر به کانادا، موزه هرژه بلژیک، روایت گر آثار هنرمند و نویسنده خلاق بلژیکی و خالق اثر بی نظیر تن تن است. این موزه در یکی از شهرهای کوچک اطراف بروکسل به نام لوون لا ساخته شده است. با خبرنگاران همراه باشید تا با این موزه اعجاب انگیز آشنا شوید.
ماجراهای تَن تَن و میلو (به فرانسوی: Les Aventures de Tintin) از معروف ترین داستان های مصور است که تا به امروز به بیش از 70 زبان ترجمه شده و بیش از 200 میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروخته شده است. اولین نسخه از رشته ماجراهای تن تن و میلو در سال 1929 میلادی، به وسیله ژرژ رمی در روزنامه ای در بروکسل به زبان فرانسوی منتشر شد.
نویسنده ماجراهای تن تن، ژرژ پراسپر رمی اهل ایتربیئک (Etterbeek)، شهری در نزدیکی بروکسل بود که با نام مستعار کار می کرد. ژرژ رمی که بعدها نام مستعار هرژه را برای خود برگزید در 22 می سال 1907 در ایتربیئک، در کشور بلژیک به جهان آمد.
او با خلق پسری به نام تن تن توانست مجذوب نماینده ترین، زیباترین و در عین حال پرفروش ترین مجموعه کتاب های مصور قرن بیستم را به جهان معرفی کند. در سال 1929 اولین داستان از این مجموعه، فرار از شوروی به صورت سیاه و سفید و هفته ای یک صفحه در مجله قرن بیستم کوچولو چاپ شد. هشت کتاب دیگر این مجموعه نیز در ابتدا به صورت سیاه و سفید به چاپ رسیدند و سپس در سال های 1945 تا 1955 به درخواست انتشارات کاسترمن که ناشر کتاب های تن تن بود، رنگی شدند.
قصه های تن تن و میلو درباره ماجراهایی است که برای یک خبرنگار کنجکاو و زیرک و سگش میلو اتفاق می افتد. وی در این ماجراها ضمن حل معماهای پیچیده، دوستانی نیز پیدا می نماید که در قسمت های مختلف به داد تن تن می رسند. دوست همواره همراه تن تن در این ماجرا ناخدا هادوک است که پس از آشنایی با تن تن در تمام ماجراها همراه تن تن بوده است.
ماجراهای تن تن و میلو داستان هایی رئالیستی و برگرفته از رویدادهای تاریخ معاصر هستند که از دوره زمانی بین جنگ جهانی اول و دوم شروع شده و تا اوج دوران جنگ سرد امتداد می یابد؛ استعمار، نژادپرستی، رقابت میان دو ابرقدرت، مافیا، جنگ نفت و دیگر شاخص های تاریخ معاصر در داستان های تن تن تبلور یافته اند.
محتوای داستان ها اغلب ماجراجویانه اند، گاهی خیالی و علمی-تخیلی و گاهی رویکردی سیاسی دارند. در حالی که اپیزودهای اولیه فضای فانتزی و شوخ طبعانه تری دارند؛ در اپیزودهای بعدی ماجراها به تدریج به سمت واقع گرایی پیش می روند. از میانه های 1930 به جزییات مد و فناوری دقت بیشتری می گردد. همه داستان ها دارای موقعیت های طنز و تصاویر خنده دار بی شمار هستند که یادآور اسلپ استیک در فیلم های صامت 1920 هستند. ویژگی مهم این مجموعه طراحی های عالی آن است و وفاداری به واقعیت در تصویر کردن اشیایی چون ماشین و قطار و ساختمان ها. طراحی های هرژه به روش لینیه کلر Ligne claire کشیده شده اند، فیگورهایی با مرز تعیین و سطوح رنگی یکنواخت و بی سایه.
حالا می خواهیم شما را به موزه هژره ببریم؛ تا به یاد نویسنده خلاق و مبتکر داستان تن تن با آن آشنا شوید. هژره که خود هرگز فکرش را هم نمی کرد به این معروفیت دست پیدا کند حالا برای خود موزه ای در بلژیک به نام خود دارد و همه می توانند داستان کودکی خود را به روایتی دیگر در آنجا ببینند.
موزه هرژه و معماری جست و جوگرش
موزه هرژه بلژیک شما را به سفری شگفت انگیز و عجیب در میان آثار یکی از بزرگ ترین هنرمندان قرن بیستم، گئورگی پراسپر رمی که به اختصار او را هرژه می شناسیم، می برد. کارتونیست معروف بلژیکی و خالق شخصیت دوست داشتنی تن تن.
بعد از دو سال که کریستیان دپورتزآمپاک، معمار فرانسوی موزه روی آن کوشش کرد، بالاخره در سال 2009 این موزه به روی عموم گشایش یافت. این موزه در جنگلی زیبا واقع شده است که یک پل پیاده آن را به لوون لا نویه، جایی که موزه در آن محل قرار گرفته متصل می نماید. این موزه آثار هنرمند و نویسنده مطرح بلژیکی هرژه را به نمایش درمی آورد. این موزه از بخش های فرهنگی، نمایشگاهای دائمی و موقت از آثار هرژه و همین طور ویدیو پروژکتری که زندگی هرژه را بیان می نماید، تشکیل شده است.
ورودی فضای موزه هرژه بسیار جالب است. عکس تن تن و امضای هرژه!
این موزه درمجموع سه طبقه دارد؛ شامل 9 فضای نمایشگاهی، کافه و سینما. علاوه بر آن نمایشگاه جهان تن تن و میلو هم هست. این موزه متعلق به شرکت مولینسار (مارلین اسپایک) است.
به گفته لوران دو فروبرویل، رئیس موزه هرژه، احداث این موزه اهمیت زیادی برای فانی رودول، همسر هرژه داشته است:
او رویای خود را تحقق بخشیده و این موزه به نظر من فوق العاده است. شکی ندارم که اگر هرژه زنده می بود و سری به این موزه می زد، واقعا تحت تاثیر قرار می گرفت. این نکته ای بسیار مهم است.
فانی رودول، همسر هرژه، مجموعا 17 میلیون یورو برای احداث موزه ای ویژه آثار شوهرش هزینه کرد و در نهایت هم با اجرای این طرح سبب شد که هرژه به عنوان هنرمندی چندسویه به علاقه مندان شناسانده گردد.
این موزه از چهار واحد اصلی تشکیل شده که به وسیله پل و تونل های شیشه ای با یکدیگر مرتبط هستند و دربرگیرنده هشت سالن نمایش است که در آن آثار هنری و شخصی هرژه عرضهشده اند.
علاقه مندان می توانند در این موزه، آثار و طرح های هرژه را از بعد زمان دنبال نمایند. برای نمونه، در سالن شماره یک، طرحی کوچک از یک قطار به نمایش گذاشته شده که هرژه آن را در سن چهار سالگی کشیده بود. متاسفانه توضیحات بیشتری در کنار این قطعه و بعلاوه بسیاری از قطعات دیگر ارائه نشده و این یکی از ضعف های موزه است. البته نباید این را هم از یاد برد که در بلژیک و فرانسه، هرژه و مخلوقاتش، تن تن و میلو، شخصیت های آشنایی هستند.
برای نمونه، در یکی از سالن ها شیوه کار استودیوی طراحی هرژه به خوبی به نمایش گذاشته شده و می توان روی میزی، طرح های مربوط به ماجرای پرواز 714 سیدنی را که به شکلی نامرتب پخش شده اند، دید.
در کافه رستوران ها، عکس های کتاب های هرژه کاملا آشکار است. از کتاب های فرد و مایل تا تن تن. فقط این عکس های زیبا نیست؛ غذای رستوران و کافی شاپ هم بسیار دلچسب است.
فروشگاه هرژه
قسمتی در موزه هرژه وجود دارد که پر از دفتر، کتاب هرژه، مجسمه و.... است.
مجسمه ماشین های تن تن و فرد و مایل
مجسمه ارومبایا فروشی
مجسمه تن تن ، میلو و هادوک
یکی از قسمت های دیگر موزه هرژه که عکس های تک تک شخصیت های تن تن در آنجا قرار دارند را می توان در موزه با جزییات مشاهده کرد و لذت برد.
کریستیان دپورتزآمپاک معمار موزه می گوید:
هنگامی که درسال 1996 به نمایشگاهی درباره آثارم در مرکز فرهنگی ژرژ پمپیدو (در پاریس) رفته بودم، با برادران رادول (Fanny and Nick Rodwell) دیدار کردم. آن ها نمایشگاه را دیده بودند و بسیار از آن استقبال کردند و از من خواستند که درباره ساخت موزه ای که مختص هنرمدند بی نظیر اروپا، هرژه باشد، فکر کنم. هرژه، تنها شخصیت های کودکی من را به شکل منحصربه فرد و دلربایی شکل نداده بود؛ بلکه شخصیت بچه ها من و همین طور شخصیت هر کودک را می تواند شکل بدهد. از این نظر بر خود لازم دانستم که این موزه را خودم طراحی کنم.
هنگامی که تصمیم به طراحی موزه گرفته بودم، قبل از هر چیزی نوشته ها و آثار هرژه را بارها و بارها خواندم و دیدم. بنابراین این بسیار مشکل بود که نوشته های متفکری چون هرژه را به زبان معماری تبدیل کرد. به همین علت حدودا ده سال طول کشید تا ایده و کانسپتی متناسب و درخور هرژه به معماری تبدیل گردد. نتیجه فضایی شد که به صورت مستقیم و علنی یادآور نویسنده محبوب، هرژه شد. ورودی موزه مستقیما به تن تن اشاره می نماید. تصویری از خاطرات کودکی بسیاری از مردم جهان.
آنچه برای من کاملا تعیین است، این است که حالا این موزه وجود دارد که بتواند کمی، فقط کمی از این هنرمند بزرگ تجلیل کند. هنرمندی بی بدیل و خیره نماینده.
موزه عمدا از شهر جدا شده است تا کمی مخاطب را به ماجراجویی دعوت کند. کریستین این اجازه را به بازدیدنمایندگان می دهد تا تجربه نمایند، کشف نمایند، ببینند و به هدف برسند. گرچه شاید هدف از ساخت موزه همین کشف و شهودهای قبل از رسیدن به موزه باشد.
ماجراجویی و کنجاوی ای که در تن تن دیده می شد را می گردد به نوعی از مخاطب تقاضا کرد. کریستین می خواهد مخاطبش به چهار عنصر زمین تمرکزی داشته باشد و بعد وارد موزه گردد. می خواهد طبیعت را ماجراجویانه نگاه کند.
حالا وارد موزه می گردد و با رنگ، فرم و طراحی منحصربه فردی روبه رو می گردد. او می خواست در نگاه اول تن تن و دیگر آثار هرژ را یادآور گردد. نکته جالب توجه نور موزه است که همه فضاها از نوازش مستقیم آفتاب بهره مند هستند. بازی نور و رنگ و فرم، فضای موزه را به فضایی دلنشین و آرام تبدیل نموده است.
یوست سوارته یکی از طراحان معروف معاصر که از پیروان مکتب و سبک هرژه است، درباره نقش او در جهانی کمیک استریپ می گوید:
هرژه شاید در همه عرصه ها ابداع گر نبوده باشد، اما در روایت کردن داستان فوق العاده بود. او قادر بود داستان ها را در یک طرح و تصویر یا در مجموعه ای از تصاویر نقل کند و واقعا بر حرفه اش احاطه داشت. هرژه برای جهانی داستان های مصور و کمیک استریپ همان اهمیتی را دارد که هیچکاک برای جهانی فیلم.
منبع: کجارو / archdaily.com / museeherge.com / trollfun.ir