من معتاد بوکسم!
به گزارش مجله سفر به کانادا، مشت زدن، مشت خوردن، اضطراب ها و بار سنگین مسؤولیت قهرمان بودن یا نبودن را به رنج های زندگی اضافه کنید!
به گزارش خبرنگاران به نقل از روزنامه خبرنگاران ، تضمینی وجود ندارد که ورزش قهرمانی از اندوه شما در زندگی بکاهد. با یک مدال می شوید همان پسر خوب داستان، قهرمان، گل سر سبد و افتخار رسانه، جامعه، دوستان... اما گاهی با یک باخت یا مدالی که از دست می رود، تفاوت از زمین به آسمان می رسد. همه تا مدت ها از انتظاراتی حرف می زنند یا می نویسند که شما برآورده نکردید. بعد سُر می خورید. می روید پایین و ناپدید می شوید. مهم نیست چقدر عرق ریخته اید، زخم خورده اید و ایستاده اید. نگاه ها صرفا به آن دستی است که داور بالا می برد و تمام. اما این هورمون هایی که ورزش ترشح می کند شما را معتاد به آن کرده است. همین می شود که سیدشاهین موسوی می گوید: من معتاد ورزشم! بوکس آماتوری ایران، بیم ها و امیدها در جهت توکیو محور اصلی گفت وگوی ما با دومین مسافر ایرانی این رشته به المپیک است.
برگزاری لیگ برتر بوکس بعد از ده سال
سیدشاهین موسوی، ملی پوش 26 ساله تیم بوکس، خسته از سرانجام یک روز شلوغ، برای گپی تلفنی با جام جم، از سالن مسابقات به اتاق برگشته است. در اردوی تیم ملی بودم. دو هفته ای بین اردوی ما و مسابقات لیگ فاصله بود. تمریناتم را به صورت شخصی پیگیری کردم. حالا هم که بعد از ده سال، برای اولین بار لیگ بوکس ایران جریان پیدا کرده است. من در تیم پلیمر خلیج فارس خرم آباد مشت می زنم. اوضاع خوب است و تعدادی از اعضای تیم ما هم سابقه حضور در تیم ملی را داشته اند. مثل سجاد محمدپور، سجاد نجفی، امید احمدی صفا با وجود کرونا و ماسک خارج از رینگ، این مسابقات فضای بوکس را پویاتر کرد.
من برای بوکس به جهان آمده ام
بوکسور وزن 75 کیلوگرم تیم ملی کشورمان درباره آغاز ورزش و انتخاب بوکس می گوید: از 9 سالگی ورزش را آغاز کردم. از نوجوانی آرزو داشتم مدرسه و کار نباشد تا با فراغت در فضای تمرین و ورزش باشم. اما نمی توانستم چون ناچار بودم کار کنم. با موی تای ورزشکار شدم و پیروز هم بودم اما المپیکی نبود و به بوکس تغییر رشته دادم. دایی هایم رزمی کار بودند و در این انتخاب نقش داشتند. سال 94 به تیم ملی دعوت شدم. آسیب دیدم و از سال 95 تا به حال به صورت دائم عضو تیم ملی هستم. به مسابقات مختلفی اعزام شدم. مدال برنز مسابقات قهرمانی آسیا 2019، مدال برنز جام پادشاهی تایلند، طلای تورنمنت بین المللی مغولستان و نقره تورنمنت بین المللی قزاقستان را در کارنامه دارم. در رقابت های قهرمانی جهان تا یک چهارم نهایی و کسب مدال پیش رفتم اما هنوز به مدال جهانی نرسیده ام. یقین دارم در ادامه جهتم به این مدال می رسم و دور از دسترس نیست. حالا بعد از شش سال فکر می کنم من از اول برای بوکس به جهان آمده ام و معتاد آن هستم
عاشق نباشی، دوام نمی آوری
بحث که درباره مصائب یک بوکسور گل می اندازد هر از گاهی، سر و صدا و شیطنت هم اتاقی های شاهین چاشنی کار ما می شود، انگار آنها هم گلایه هایی دارند. در این مدت که کرونا آمده شکل زندگی تغییر کرد. من با پس اندازم، پاداش سهمیه ام که وزارت ورزش و فدراسیون دادند یک ماشین خریدم و چون شغلی نداشتم تصمیم گرفتم با آن کار کنم. وقتی این موضوع رسانه ای شد بعضی ها ناراحت شدند اما واقعیت این است که اگر ورزش نباشد ما که صبح مان در ورزش به شب می رسد، برای فردا چه کنیم؟ باید جواب گوی مخارج زندگی و خانواده ای باشیم که سال ها در کنار ما مسائل را تحمل کرده اند.
دارنده سهمیه رقابت های بوکس المپیک توکیو ادامه می دهد: اگر عاشق نباشی، نمی توانی دوام بیاوری. مدام در اردو و مسابقه ای. هر صبح، روزت با ادامه رژیم، وزن کشی و دغدغه سر وزن بودن پیش از تمرین آغاز می شود. آسیب ها، استرس مدال و پاسخی که باید به دیگران بدهی همیشه همراهت هست. گرچه داخل رینگ آنها را با خودت نمی بری اما بالاخره خارج از رینگ مسوؤلی. شغلت می شود ورزشی که اصولا درآمدش در بهترین حالت، اگر مدالی بیاوری، جایزه یا پاداش است و تمام. تازه اگر آن را به موقع بدهند. مثلا من ده سکه، جایزه مسابقات سال 98 را هنوز نگرفته ام و ارزش سکه در کشور ما هر روز در نوسان است. خلاصه تو می مانی و هزینه های زندگی شخصی و ورزش قهرمانی. درآمدی اگر هست در بوکس حرفه ای است . همه مشت می زنند و می خورند تا المپیک و مدالش، بلکه از جهانی آماتوری به حرفه ای برسند و جبرانی شود برای بسیاری از رنج ها...
از مافیای بوکس تا ماجرای کسب سهمیه
بوکس مافیا دارد؟
بله. اگر حضورت به نفع آنها نباشد زود سرت را می برند. باید بده بستان داشته باشی. مثلا کشورت میزبان مسابقات شود. هزینه هایی بدهید. میزبان اردوهای مشترکی بشوید. دوره هایی برگزار کنید. با فدراسیون جهانی مشارکت داشته باشید. در این صورت اولویت پیدا می کنید.
با داوری حق به حق دار نمی رسد؟
خیلی وقت ها نمی رسد. این اولویت ها که گفتم مهم هستند. به داوران هدیه هایی هم می دهند. در رینگ، خوب بوکس کرده ای. برتری داشته ای اما ناغافل دست حریف را بالا می برند. متأسفانه زد و بندهایی وجود دارد.
کار سختی در پیش دارید.
ما همیشه امیدمان به خدا و خودمان است.
بوکس ورزش آدم های خشن است؟
خیلی ها از بیرون نگاه شان به بوکس این طور است. به نظرم معادل فارسی مشت زنی گاهی تداعی کننده خشونت است اما این طور نیست. در بوکس مشت می زنی و مشت هم می خوری اما با خشونت و دعوا فرق دارد. تو برای حرکاتت فکر می کنی، ظرافت و هوش مهم است و این یعنی ورزش.
چه چیزی شما را در بوکس نگه می دارد؟
عشق و هیجان بوکس. ورزش پویایی ا ست. خیلی از رشته ها بعد از مدال المپیک به تکرار می رسند اما در بوکس بعد از سکوی المپیک تازه وارد جهانی حرفه ای می شوی. برایت هزینه می کنند و می خواهند برای شان مسابقه بدهی.
ماجرای کسب سهمیه المپیک توکیو چه بود؟
در مسابقات گزینشی المپیک حریف ژاپنی را بردم و بازی را به حریف چینی واگذار کردم. فکر می کردم سهمیه از دستم رفت. هنوز مربی ام را بعد از مسابقه ندیده بودم که خارج از رینگ، حریف ازبک با فارسی ناقصی که می دانست به من گفت آماده مسابقه فردا شوم. بعد متوجه شدم، رقابت من تمام نشده و شانس ادامه دارم. وقتی سهمیه را گرفتم از خوشحالی انگار روی زمین نبودم و مدام خدا را برای این فرصت دوباره شکر می کردم.
آرزو قنبری - گروه ورزش / روزنامه خبرنگاران
منبع: جام جم آنلاین