صداهای مرموزی که فقط عصرها در این جنگل شنیده می گردد!

به گزارش مجله سفر به کانادا، جنگل ویچ وود در انگلیس | Wychwood Forest

جنگل ها همواره از جذابیت های شگفت انگیز و بی مثال اند اما گاهی قدمت شان آنقدر طولانی می گردد که در گوشه ای از آن ها جاذبه های وحشتناک شکل می گیرد. این زمین سرسبزی که ما آن را به عنوان جنگل می شناسیم صدها و هزاران درخت در کنار هم است که با ایجاد محیط آرامش بخش جای مناسبی را برای زندگی گیاهان و جانوران به وجود آورده است. گاهی سرنوشت این جنگل ها با اتفاق های ترسناک پیوند می خورد و نام شان به عنوان مکان های تسخیر شده بر سر زبان ها می افتد. یکی از این جنگل های ترسناک که افسانه ها و داستان های زیادی پشت سرش است جنگل ویچ وود در انگلیس است، می خواهیم درباره این جنگل بیشتر حرف بزنیم در ادامه خبرنگاران را همراهی کنید.

صداهای مرموزی که فقط عصرها در این جنگل شنیده می گردد!

جنگل ویچ وود (Wychwood Forest) زمینی سرسبزی است که امروز قسمت کوچکی از منطقه روستایی آکسفوردشایر را در بر گرفته است. البته این جنگل در گذشته به این کوچکی نبود و بعد از فرایندهای جنگل زدایی که قسمت های زیادی از آن را به مزارع کشاورزی و خانه های مسکونی تبدیل کرد به این میزان کوچک شد. این جنگل باستانی همواره در طول تاریخ تغییر و تحولات زیادی را از سر گذرانده و حتی در بیش از هزار سال قبل قسمت هایی از آن از بین رفته و دوباره ایجاد شده بود.

قبیله ای خاص در قرن 6 در این جنگل ساکن بوده اما این طور که به نظر می آید این جنگل حداقل در سه هزار سال قبل از میلاد هم در این محل بوده است و حتی در زمان امپراتوری روم برای رفت و آمد در آن جاده ای کشیده شده بود که در دو طرف آن هم خانه های زیادی وجود داشت و حتی امروز هم با رفتن به این جنگل بقایای این خانه ها را می بینید. این جنگل مدتی شکارگاه پادشاهان سلطنتی بود و در سال های بعد هم تعدادی از نجبا قسمت هایی از آن را در اختیار گرفتند.

جنگل ویچ وود در سال 1300 به سه بخش مختلف تقسیم شد. آن قسمتی از جنگل که نامش وود استاک بود، بعدها در سال 1704 به شخصی به نام دوک مارلبرو بخشیده شد اما از آنجایی که همواره در دوره های مختلف آدم ها به این جنگل چشم طمع دوخته بودند، در عرض دو سال قسمت های زیادی از آن خانه و جاده شد. بالاخره در سال 1867 جنگل به منطقه حفاظت شده تبدیل شد و قسمت های به جای مانده اش تا به امروز صحیح و سالم بر جای مانده است.

در زمانی که این جنگل شکارگاه خانواده سلطنتی بود افراد زیادی وظیفه نگهبانی از آن را داشتند و هر کسی که بدون اجازه پا به این جنگل می گذاشت به سختی مجازات می شد. در سال های اخیر تعدادی از آن زمین هایی که روزگاری مزارع کشاورزی شده بودند دوباره به جنگل تبدیل شدند و درختان بومی زیادی در آن ها کاشته شدند. با کاشت درختان تازه امروز جنگلی به مساحت 6/3 هکتار شکل گرفته و جنگل دیگری هم در کنار آن در دست ساخت است.

در سال های پایانی دهه 1900 مردم نسبت به پیشینه این جنگل علاقه مند شدند به همین دلیل از سال 2000 در اینجا نمایشگاه های زیادی تشکیل می گردد. هدف از برگزاری نمایشگاه در این محل این است که نمایش تاریخ، دستاوردها و صنایع دستی زمان های قبل به مردم است.

پشت سر این جنگل داستان ها و افسانه های زیادی ست که گاهی از تخیلات آدم ها سرچشمه می گیرند و گاهی هم آنقدر عجیب اند که در باور نمی گنجند! اتفاق های ماورای طبیعی در این جنگل یکی دو تا نیست اما معمول ترین آن شنیده شدن صدای عجیب حیوانات در اواخر عصر است اما شواهد نشان می دهد که در محدوده این منطقه هیچ حیوانی زندگی نمی نماید! برخی از بازدید نمایندگان این طور تعریف می نمایند که در این جنگل کودکی را دیده اند که بی وقفه گریه می نماید. البته این ها تمام داستان های ترسناک این جنگل نیست! گروهی از مردم می گویند هنگامی گه در حال اسب سواری و یا راه رفتن در این جنگل هستند ناگهان احساس نموده اند که دستی از پشت شانه های آن ها را لمس نموده است.

یکی دیگر از فاکتورهایی که باعث جذابیت این جنگل شده روحی به نام ایمی رابسارت است که همواره در این جنگل رفت و آمد می نماید و در طی ماجرایی مشکوک کشته شده است. این طور که در داستان ها آمده روح این زن یک بار در مقابل همسرش که برای شکار به این منطقه رفته بود ظاهر شد و به او گفت که تا 10 روز دیگر به او می پیوندد. این مرد دقیقا 10 روز بعد از جهان رفت و از آن موقع باور مردم این است که هر کس روح این زن را در جنگل ببیند همان سرنوشت برایش رقم می خورد.

منبع: الی گشت
انتشار: 12 آذر 1403 بروزرسانی: 12 آذر 1403 گردآورنده: canadaro.ir شناسه مطلب: 2398

به "صداهای مرموزی که فقط عصرها در این جنگل شنیده می گردد!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "صداهای مرموزی که فقط عصرها در این جنگل شنیده می گردد!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید